ارشيف

پس از33سال جنایت ، رفسنجانی پیشنهاد آشتی ملی می دهد

 


 


 


 


 


 


 


 


جالب توجه است ، شخصی پس از حداقل 31 سال سلطه بلامنازع ، پیشنهاد آشتی ملی می دهد، با کی وچگونه چنین چیزی ممکن است ، پیشنهادی که در سالگرد قتلهای زنجیره داده می شود.



وقتی این پیشنهاد رفسنجانی را در ادامه آزادیخواهی های اخیرش قرار دهیم ، تنها جمله ای که به ذهن می آید ،جمله ای است که مردم برای پررویی وبی حیائی افراد بکاربرده، می گویند عجب رویی رفسنجانی دارد.



وقتی سوابق سراسر جنایت رژیم جمهوری اسلام ایرانی را ولو گذرا بررسی کنیم ، اثر انگشت رفسنجانی غیر قابل انکار است، کدامین جرم و جنایت را می توان یافت که نام رفسنجانی مستقیم یا حد اقل غیر مستقیم در آن وجود نداشته باشد.



همگی مردم از یاد نخواهند برد ،آن روزی را که رفسنجانی برای اخذ رای اعتماد فلاحیان چه جملات تهدید آمیزی در پشت میکروفون مجلس گفت، همان فلاحیان که نه تنها در هشت سال وزارتش در کابینه رفسنجانی، بلکه بعد از آن رد پایش در تمام جنایات خونین داخل و خارج امری مسلم وغیر قابل انکار است.



پس از کشف جنایات وزارت اطلاعات توسط رقبای داخلی رژیم و درز آن به بیرون از کوالیس وحشتناک آن وزارت خانه مخوف ، فلاحیان برای خاموش کردن باند منشق (حامیان محمدخاتمی) گفت ، اگر پای مرا به میان آورید، من رئیس خودم را بمیان خواهم آورد.همگی هم مطلعند که رئیس فلاحیان کسی نبود، بغیر از 8 سال ریاست جمهوری رفسنجانی ، همین سخن فلاحیان ، محمد خاتمی را به لرزه انداخت، برای نجات همپیمان پشت پرده اش (رفسنجانی) که او را شناسنامه انقلاب نامیده بود وبرای بقای در قدرت نه تنها خون قتلهای زنجیره ای را مورد مساومه قرار دادند ،بلکه تنها راه پنهان ماندن دیگر جنایتهای رژیم ونجات رفسنجانی را به حذف سعید امامی خلاصه پرونده رابستند.



با توجه به نفوذ رفسنجانی بر خمینی ، آیا سخن و دستوری و من جمله فتوی سال 67 خمینی که در مورد اعدام زندانیان صادر می شد بدون نظر و موافقتش امکان پذیر بود ؟ قطعا همگی مردم می دانند که رفسنجانی شریک اساسی جرم و جنایت بوده ، در هر صغیره و کبیره دست داشته و از همه وجودش خون می بارد.



اگر پیشنهاد آشتی ملی رفسنجانی را مورد دقت قرار دهیم ، ابتداء باید شرایط حاکم بر خاورمیانه ،خصوصا اوضاع سوریه را مد نظر قرار داده ، شرایطی که بهار عربی را به دروازهای تهران رسانده وحسابی تن رفسنجانی را به لرزه درآورده ، تنها راه نجات خود را در سازش با شرکای قبلی دیده واین آخرین حیله و نیرنگی است که می خواهد به اجراء گذاشته، عقل و شعور مردم را به استهزاء بگیرد، تا بگمانش خود و یارانش را از سزای جنایتشان نجات دهد.



پیشنهاد آشتی ملی رفسنجانی از دو طریق قابل بررسی می باشد، 1- این پیشنهاد فقط برای همان خودیهای 33 سال گذشته (رانده شده ها وماندگان برسلطه) که این اتفاق بارها بین دوجناح خودی رژیم اتفاق افتاده ،هرگاه کارشان به سقوط حتمی رسیده ،برای نجات بارها خون و حقوق مردم را مورد مساومه قرار داده ،با تقسیم کیک وقدرت ، راه سازش را به حساب مردم ادامه داده ، از افشای جنایاتی ارتکابیشان خودداری کرده اند، یا حداکثر با ازبین بردن تنی چند از عوامل دسته سوم خود به سلطه خونبار خود ادامه دادند.بهترین سند سازش آنان،همان سوپاپ اطمینان رژیم (محمدخاتمی ) در قتلهای زنجیره ای می باشد…



2-اگر بخواهیم پیشنهاد آشتی ملی رفسنجانی را صادقانه پنداشته وگستره آنرا محدود به رژیم (دوجناح خودی رانده شده ومانده اش) ندانسته، این آشتی باید شامل همه کسانی شود که آثار جنایت رژیم نه تنها بر وجودشان ،بلکه باید در قتل عامهایی که از اول انقلاب و یا حتی قبل از انقلاب در سینما رکس عبادان تا قبر دسته جمعی خاوران یافته از خود بپرسیم اگر این جنایتها را رفسنجانی و مافیای قدرت انجام نداده اند ،پس کی و چه کسانی مرتکب شده اند؟؟؟ .



حال باید از جناب رفسنجانی بپرسیم ، منظورشان از آشتی ملی چیست و با کیست؟ اگر آشتی ملی مد نظر ایشان همان خودیهای دیروزی بوده که نیازی به طرح آن ندارند ،زیرا این آشتی ولو دچار اصطکاک شده، اماهمچنان سر دو جناح در یک آخور است، همین کافی است که علی رغم اختلافات فی مابین هنوز از افشای جنایاتشان که مشترکا علیه مردم مرتکب شده اند خودداری کرده ،کارشان از تهدید به افشای متقابل (اگر بگی من هم میگم) آنطرفتر نرفته، یکی رئیس مصلحت نظام ،آن یکی رهبر ،رئیس قضا ورئیس جمهورومابقی مراجع و عمامه دارانی هستند، که با جیره خواری از دو جناح و از پول غارت شده نفت و گاز زندگی مرفه می گذرانند.



اما اگر این تازه آزادیخواه شده، منظورش از آشتی ملی همه مردمی هستند ، باید عامیانه و بطور نقدی به ایشان بگویم ،جناب رفسنجانی عجب رویی تو داری .



رفسنجانی با پیشنهادی که نام آشتی بر آن گذاشته ، نباید خارج از محدوده دو طرف دعوایی بکار گیریم ،که در یک شرکت خصوصی دچار اختلاف مادی شده و نهایتا کارشان از دو سیلی آن هم متقابلا به هم زده باشند تجاوز کند، نه آنکه این آشتی را به بین دو طرفی قرار دهیم ،که عده ای جنایتکاربا بیش از 33 سلطه قهری بر سرنوشت مردم بر همه مقدرات دست اندازی کرده ،دستانشان تا مفرق به خون مردم بی گناه آغشته شده ، به ضغیر و کبیر رحم نکرده و نمی کنند.


 
اگر بخواهیم صدها هزار پرونده جرم و جنایت رژیم را از سینما رکس عبادان شروع ، بیدادگاههای انقلاب را با بررسی، قتل عامهای مردم عرب، کورد، ترکمن صحرا، بیش از 100000 اعدامی، قتلهای زنجیره ای و تجاوزات جنسی همراه با مثله کردن کشته شدگان را بطور گذرا بررسی کنیم ، سپس به جنگ 8 ساله واعدامهای گروهی سالهای 60 و 67 و جوانان عرب و کورد ،آذری وبلوچ و ترکمن تیرباران شده نظری بیندازیم، آیا پیشنهاد رفسنجانی را پیشنهادی مضحک نمی پنداریم، پیشنهادی که اگر هم صادقانه و ناشی از ترس همراه با پشیمانی باشد، قطعا به استهزاء گرفتن عقول و شعور ایرانیان است وتوهینی بزرگ ، این عمامه دار بی ریش و بی ریشه اگر ذره ای از وجدان نداشته اش را داشت ، باید بجای چنین پیشنهاد مضحکی خود را به دادگاههای جنایی معرفی ، با اقرار به چند قلم از جنایات خود وشرکایش، دراین لحظات پایانی عمرش ذره ای از آه پدران و مادران اعدامیها و قتل عامها بکاهد.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا