ارشيف

حاشیه ای برنوشته اهوازی یا احوازی سرکارخانم مهرانگیز کار (بخش اول)

باسلام.                                                                                                    

ابتداء ازهمدردی شما با مردم عرب تشکروتقدیرمی
کنم.برآن شدم تا بعنوان یک عرب مشتی از خروارها عملکرد نژادپرستانه دو رژیم وهم
اندیشانشان، باسابقه ای بیش از87 سال را باصراحتی صادقانه نوشته باهم مرورکنیم،
زیرا هم بامبارزات صادقانه شما آشنایی دارم وهم تخصص وحقوقدانی شما باعث درک عمق
جنایتهایی میشود که برمردم ما وسایر مردم غیر فارس روا شده ومیشود،مضافا که درایام
زندگی وسکونتتان درجوارمردم عرب، شاهدخیلی ازچنین عملکرد ظالمانه بوده اید.

سرکارخانم مهرانگیز، شما با اشاره به تاریخ
معاصرایران، ظاهرا نگرانی خود را ازفرق بین ه دوچشم اهواز با ح جیمی احواز شروع
کرده اید،پس از ذکرچند نکته که بیش ازآنچه باری حقوقی داشته باشد،باری عاطفی ترحمی
داشته(مثل رفتن به ماهی فرشی ها وخانه خرابه نعیمه وسرشیرو…)، درنهایت، تذکر قابل
تقدیری به رسانه های فارس زبان، احزاب ودسته جات  اپوزسیون داده، ازآنهاخواسته اید، تا به تعبیرتان
ژست سیاسی اما غم انگیز یک عرب را چون شما تحمل کنند،درنهایت خواسته ای فراتر
ازمرحمت درحد آزادی بیان برای طرح ورساندن وگوش دادن به حرفش نداشته اید،بازهم
تاهمین مقدارخدا امواتت را بیامرزد،زیراگفتن این واقعیت ولو دراین حد ستودنی است ودلیل
واضح ومستند برنقطه اشتراک رژیم واکثریت اپوزسیون فارس زبان درماهیت دگرستیزی
(خصوصاعرب ستیزی) می باشد.

شکی نیست که رژیمهای پهلوی وفعلی، درحق همه ظلم
وجنایت رواداشته اند،اماای کاش درعمق وگستره ظلم وجنایت

اندازه ومقداریکی بود،زیراظلمی راکه برغیرفارسها
روا شده ومی شود،نه تنها فراتر ازمضاعف، بلکه باید بتوان هندسی محاسبه گردد،ظلمی
که نه تنها دورژیم علیه غیرفارسها مرتکب گردید،بلکه عده کثیری باانگیزه ای برتری
طلبانه فکرواندیشه نژادپرستی راگسترش داده،نه تنهازمینه ظلم وجنایت بتوان هندسی را
برای رژیمهای حاکم مهیاکردند، بلکه هرکدام بنوبه خود شریک جرمند،روحانی
واستاد،شاعروقلم بدست،احزاب وگروها،درعرب ستیزی گوی سبقت ازهم برده،چنین اندیشه
ضدبشری را چون ارث ثمین به وارثان خودمنتقل وبه چنین صفتی مباهات میکنند.

  جای تاسف وطامه کبری آنجاست که هیزم آوران چنین
تنورانسان سوزوخانمان برانداز،اهل قلم وهنر،استاددانشگاه،

خاصتا آیه الله ها،قضات وحقوقدانند،آنانی
رامیگویم که وقتی درحکومتند،دگرستیزی را باخلق قدسیتهایی کاذب توجیه،یکی به استناد
تفسیرتحریف شده قرآن وحدیث،دیگری به استنادتمامیت ارضی وامنیت ملی ازنوع یکطرفه
اش، خون جوانان عرب را به جرم برابرخواهی مباح کرده،نسخه قتل وسرکوب صادرمیکنند،وقتی
خارج ازگردونه حکومتندظلم وجنایت گذشته خودوسلطه فعلی را علیه مردم عرب به دونوع موجه
وغیر موجه تحلیل وتفسیرمی نمایند.

خانم کار، بر هرمنصفی که تاریخ معاصرخصوصا از
سال 1925 تاکنون را بی طرفانه وباانگیزه ای حق مدارانه مروری گذرا کند، قطعا
جنایتهای روا شده برمیلیونها غیر فارس وبه مدت 87 سال را وسیعتر وعمیقتر از تلفظ ح
یا ه اسم احوازیااهواز خواهد دید،،مردم عربی که هویت،تاریخ وآداب وسننشان،درسرزمین
آباء واجدادشان واززمین  وهوا، با تفنگ
وقلم موردهجوم برنامه ریزی شده وهدفمند قرارگرفته،ثمره ای ازذخایرشان ندیده،خود
درفقر مهلک، دگران درنعمت مفرط، الاقربون اولی بلمعروف وچراغ بخانه روا و به مسجد
حرام باشعار نه لبنان نه عزه تکرار، ولی درحق مامردم عرب اهواز یا احوازکه خیری
ازذخایرسرزمین خود ندیدیم، چنین گفته ای راقابتطبیق ندانسته، کان لم یکن تلقی میکنند.جواب
یک چرا گفتن ماآویزشدن ازجرثقیل،یامرگ زیرشکنجه است.

مستحضرید که رضا پهلوی اساسا درطهران وباکودتا
سرکار آمد،چه رسد قشون کشیش به احوازومحمره نه تنها به خواست واراده مردم عرب
سرزمین نبوده؛ بلکه با یک توطئه برنامه ریزی شده وهماهنگ بابریتانیا،بطورغاصبانه وبا
مکروحیله حاکمش (شیخ خزعل)را با عملی ناجوانمردانه اسیروبه طهران برد، سپس باانگیزه
ای نژادپرستانه بطوروحشیانه بقتل رساند.                                          

تایید یا عدم تایید مانسبت به تاریخ نگاریهای
یکطرفه بماند،مطلعید که اکثرنوشته های موجود درکتب کتابخانه ملی طهران درمورد
تاریخ وگستره مناطق جغرافیایی حکمرانی شیخ خزعل،نه تنها موید جابجایی حرف باحرف غیرموزون
اسم شهرها توسط رضا پهلوی می باشد،بلکه وی پس ازقشون کشی درسال 1925 ودریک اقدامی
نژادپرستانه،با جعل وتزویر،اساس وبنیاد مبتنی برکلام ولفظ عرب، نام عربی شهرها را
تغییرداد،محمره را خرمشهر،عبادان را آبادان،فلاحیه را شادگان،ودرادامه منش عرب
ستیز، سوس به شوش ومعشوربه ماهشهروالی آخر،مستحضرید که این افسارگسیخته نژادپرست
حتی تاب لقبی راکه ایرانیها برای سرزمین آباءواجدادی ما و بحکم عرب بودن ناس وارض
گذاشته بودند، تحمل نکرد نام خوزستان را برعربستان جعل کرد.                    این بخش را بپایان رسانده،امیدوارم بحکم منش
واخلاق رسانه ای،سایتهایی که نوشته اهوازی یا احوازی خانم مهرانگیز کاررامنتشرکرده
اند،نوشته نسبتا روشنگرانه مراخطاب به آن حقوقدان محترم و بجهت بسط وگسترش عدالت
خواهی منتشرنمایند،انتشارچنین نوشتاری درسایرسایتها بسته به میل آنان دارد.باشد تا
همه باهم سعی درگسترش وترسیخ فرهنگ حقوق بشری نموده،باکمک هم ریشه برتری طلبی رابا
گفتار ونوشتارخود بخشکانیم.26/3/2012

نوشته سرکارخانم مهرانگیز کاررا باسرخط اهوازی
یا احوازی را درلینک ذیل ملاحظه نمائید.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا