ارشيف

تاریخ نوین الاحواز(قسمت سوم)

 

 

 

 

امروز روزحماسه شير زنان وشير مردان ملت عرب الاحواز
است تا صفحه ای درخشان بر صفحات تاريخ اضافه كنند زن ومرد پیر وجوان به ندای حق
لبيك گفته واينك در مسيرمعشوق  گام بر مي
دارند
۰
دهها هزار مشتاق به  شهادت سینه های خود را
سپر کرده تاشهر کاملا اشغال ومحاصره شده المحمره را آزاد کنند
۰ساعت هشت صبح چند جوان
وسه زن با حمل پلاکاردی در منطقه ایستگاه
۱۲ منتظراین سیل خروشان
هستند و جوانهايي كه ستادهاي اضطراري در شهرهاي مختلف تشكيل داده بودند ديشب در
بيانيه هاي خود تاکید کردند که فردا حمل چاقو هم ممنوع می باشد
۰دیشب شب وداع وشب
همبستگی با شهیدان المحمره بود دیشب تمام زخمهای کهنه زمان استبداد پهلوی زنده
شدند ونخلهای بلند قامت عبادان به یاد شهیدان گمنام  الاحوازاشک ریختند
۰ پیرمردی نابینا که حسین
بغلانی نام داشت باقلب بینای خودبه تجمع جوانان پیوست وعلت از دست دادن چشمانش را
اینگونه توصیف نمود:

پانزده سال پیش یعنی سال  ۱۹۶۴میلادی و در شبی تاریک به سیاهی رژیم
پوشالی شاه  دژخمیان ساواک به بهانه
وابستگی به سازمانهای خلق عرب وارد خانه ام شده وبعد از به شهادت رساندن یکی
از  فرزندانم به نام احمود بغلانی و دو
فرزند دیگرم به نامهای جاسم ومحمد را دستگیر وبه نقطه نامعلومی برده شدند که
درهمان شب بینائی خود را ازدست دادم واکنون با قلبی ملیئ ازنفرت به فارس زبانها
وپان ایرانیسمها وآخوندیسمها وحامیان ودوست داران انها لعنت  می فرستم
۰

در هر دقیقه ای که می گذشت صدها مسافر از شهرهای دور
به مقصد می رسیدند وبعد از نیم ساعت یعنی ساعت هشت ونیم  صبح با جمعیتی در حدود دوهزارنفربا حسین بغلانی
وداع کرده به مقصد معشوق گام برداشتیم
۰ بعد از طی  بیش از یک کیلومتریعنی در منطقه فیٌه کاروان
شهادت دقایقی توقف نمود دراین منطقه ودر حدود سیزده سال پیش یعنی سال
۱۹۶۵ میلادی یکی از جوانان
مبارزوغیور ملت عرب به نام غلامعلی ناصری در یک درگیری مسلحانه با مزدوران ساواک
به شهادت رسیده بود
۰

در طول راه همچنان بر تعداد جمعیت افزوده می شد اینک
تمام مردم عبادان از دورترین نقطه آن یعنی القصبة نصار جایگاه شهید عیسی نصاری تا
کوت الشیخ از بامداد امروز بسیج شده وبه صورت گروهی یا انفرادی به این جمع می
پیوستند وهمه می دانستند که با سپاهی مجهز وقاتل ونفرین شده ومزدورانی نقاب دارتا
ساعاتی دیگر رو در رو خواهند شد
۰ چه کسی پیروز خواهد گشت؟

سه روز است که 
المحمره  منقطه جنگی اعلام شده
وپرنده ای در آن پر نمی زندوآنهایی  که از
قتل عام زنده مانده اند در خطر گرسنگی قرار گرفته وتا کنون نتوانسته اند  شهیدان خود را دفن نمایند
۰ مراکز فرماندهی وعملیاتی
رژیم آخوندی خمینی درمنطقه ازصبح امروزبسیج شده وباخطهای مستقیم مخابراتی با سرا
ن  خود در تهران در تماس  هستند 
و می دانستند که هیچ نیرویی وقدرتی توان مقابله با لشکرآماده به شهادت ملت
عرب نیست
۰

کم کم به فلکه فرودگاه عبادان نزدیک می شویم خبرنگاران
داخلی وچند خبر نگار خارجی در حال تصویراز راهپیمایی هستند جمعیتی در حدود
۲۵۰۰ نفر از جزیرة حاج صلبوخ
(جزیره مینو) ومناطق  مجاور آن به ما
پیوستند ارتش برای کنترل حرکت ماشینها در مسیر عبادان المحمره که از دو باند رفت
وبرگشت تشکیل شده بود دخالت کرد ومسیر رفتن را در اختیار راهیان شهادت قرار  داد وجمعیت از مرز بیست هزار نفر گذشته بود ودر
طول راه مردم فیاضی وشنه ومهیوب والبو ناجی والمیرزاویه والبوزه والبوحیی والرویس
والطویجات والفیصلیه وکوت الشیخ و
۰۰۰۰۰۰۰۰۰به راهیان حق ملحق می شدند ۰

 جز
هلهله زنان چیزی شنیده نمی شد٬ همه قلبها در فکر وداع با یاران خود بودند وراهی
برای بازگشت وجود نداشت  فقط یک چیز وجود
دارد وآن هم نفرت از وابستگی به ایران وایرانی بودن بود که تا لحظاتی دیگر با رفتن
به آن دنیا این وابستگی قطع می شد (چون هنوز مسئله استقلال الاحوازمطرح نبود)
۰

ساعت در حدود یازده صبح است وبه فلکه بنزین خانه در
منطقه طویجات رسیدیم واینک مردم حومه المحمره به کاروان شهادت پیوسته اند  وبا هماهنگی 
جوانان این مناطق ودر حین راهپیمایی ستاد کنترل  تشکیل داده شد و جمعیتی در حدود صد هزار نفر
اماده فتح المحمره شده اند
۰هلهله
بیش از حد زنان باعث شد که صفوف اولیه راهپیمایی متوقف گردد وهمزمان صدایی در
آسمان شنیده شد اینجا منطقه محرزی المحمره است و اگر دادگاه عدلی وجود داشت شاه
نفرین شده وخمینی ملعون وهمدستان آنها باید در این منطقه محاکمه می شدند زیرا
سالها پیش به بهانه ترور شاه این منطقه مورد یورش وحشیانه ماموران امنیتی ساواک
وگارد ویژة قرارگرفت  ودهها انسان بی گناه
از جمله چند زن جان خود را از دست دادند وازجمله 
آن شهیدان پیر مردی   به نام
عبدالرزاق مطوری بود وبعد ازگذشت سالیان درازاینک مزدوران خمینی  بازماندگان آن حادثه رابه رگبار اسلحه های خود
بسته که عده ای زخمی وتعدادی نیز به شهادت رسیدند ودر لحظاتی که راهپیمایی توقف
کرد ه بود و نیروهای اشغالگر به حال آماده باش واسلحه های خود را به طرف پل
نشانه  گرفته بوده اند صدها شیر زن عرب به
سوی سر بالایی پل قدم برداشتند ودر قسمت ورودی شهرالمحمره مستقرشدند
۰

چون عده زیادی از خواهران وبرادرانی که درآن
راهپیمایی  شرکت کرده بودند اینک در خارج
از الاحواز زندگی می کنند  از ذکر نامشان
خود داری کردم
۰..

ملت قهرمان وشهید پرورالاحواز تا نامه ای دیگر شما را
به خدا می سپارم
۰

 

 

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا