شگرد رنگ باخته محسن رضائی درفلاحیه
الک آب گیری او در فلاحیه،حنائی که خیلی وقت پیش رنگ باخته.
وقتی سخنان کلاهبردارانه رضائی را در مورد عرب وعرب زبان را که در فلاحیه گفته
خواندیم، شق القمر وی را که گفته باید بگوئیم برادران عرب ونگوئیم عرب زبان زیرا عرب
زبان توهین است ما را ناخودآگاه به سوابق وی در 34 سال گذشته می برد،اولا – آیا محسن
رضائی در 34 سال گذشته در غار کهف بوده یا در یک گاوداری پشت کوهها مشغول کار بوده،اگر
این چنین است بفرماید چه کسی خون جوانان عرب از چهارشنبه سیاه محمره تا سال 2005 (انتفاضه
احواز)وتا کنون دخیل در عرب کشی بوده است؟ثانیا چه کسی غیر از محسن رضائی فرماندهی
سپاه را بعهده داشته وچه کسی عضو مجمع تشخیص مصلحت و رئیس دبیرخانه مصلحت نظام که نقش
تعیین کننده در سیاستهای نژادپرستانه علیه عربها بوده دارد وداشته؟چه کسی ازطرح مصادره
زمینهای مردم عرب را به نفع طرح سیاسی وامنیتی نیشکر حمایت کرده؟اگر محسن رضائی صداقت
داشت چرا از همان ماده 15 و19 قانون اساسی کذائی در 34 سال گذشته سخنی نگفت وخواستار
اجرای آن نشد؟وی که در این مدت راننده تاکسی
طهران نبوده بلکه از ستون فقرات رژیم بوده است؟مضافا در انتخابات قبلی در مصاحبه
با خبرنگار العربیه(ضیاء الناصری) در جواب سئوال خبرنگار که مسئله مدارس به زبان عربی
ومادری را با وی مطرح کرد گفت،این قضیه را به رای مجلس می گذاریم ،اولا مگر حقوق اساسی
انسانها را برای می گذارند؟حال این اقا که می خواهد مواد تصویب شده قانون اساسی
(15و19)کذائیش را به رای بگذارد یا بی سواد است یا دیگران را مورد استهزاء قرار می
دهد.
مردم عرب فلاحیه وخصوصا جوانان وهمه نخبگان عزیز خیلی از آنچه رضائی در مورد
آنها فکر می کند روشن تر و از هوشیاری کامل برخوردارند،رضائی باید بداند کلاه وبقول
ما چنین لاطیه سوراخی بر سرشان نخواهد رفت،حقوق مردم عرب را با چنین شیره مالیهائی
نمی توان ضایع کرد،یکی از دلایل سخنان سخیف رضائی که می گوید اگر رئیس جمهور شود من
بعد فقط ما را مردم عرب و نه عرب زبان می خواند،این است که دست محسن رضائی و همه عناصر
رژیم از همه چیز خالی است،زیرا همه شگردهای منافقانه ودروغها نه تنها در 34 سال گذشته
خرج کردند بلکه خود را با مردم عربی در همه احواز وخصوصا فلاحیه روبرو دیدند که دیگر
تحت هیچ شرایطی حقوق اساسی خود را و در راس آن سنوشتشان را مورد معامله با امثال رضائی
قرار نمی دهند.رضائی باید بداند که امروزه با موجی از دختران وپسران جوان و تحصیلکرده
ای عربی روبروست که این سخن رضائی را نه تنها نمی پذیرند بلکه آنرا توهین به عقلانیت
جامعه خود می دانند،مگر حقوق غصب شده ومحرومیت از تحصیل ملت عرب را می توان در تغییر
یک کلمه که رضائی ها خود بر ما جعل کردندخلاصه کرد؟87 سال غصب وغارت و نابودی فرهنگ
و آداب وسنن وحذف هویت را به این سادگی می توان در عرب زبان بودن خلاصه کرد؟اگر رضائی
ذره ای از کرده های نژادپرستانه خود علیه ملت عرب توبه کرده بود چرا فلاحیه که نام
تاریخی است شادگان تلفظ می کند؟اگر صداقت داشت چرا سایت تابناک از بدو تاسیس تا کنون
جنگ نوشتاری و نژادپرستانه خود را علیه مردم عرب بکار برده؟
رضائی بخوبی می داند که چه جنایتهائی علیه ملت عرب الاحواز مرتکب شده وشده اند،وی
می داند که فصل چفیه سبزی را که احمدی نژاد در احواز برسر کرد گذشت،رضائی می داند دوره
کلاه برداری میرحسین موسوی وعباء عربی پوشیدنش درمحمره در حسینیه علی عدنانی برای اغفال
ساده دلان گذشته،رضائی بخوبی می داند که رژیم همه مقدسات دینی و تراشیدنی و امام و
امام زادگی را هزینه کرد،رضائی بخوبی می داند که محمد خاتمی کلاه بزرگ گفتگوی تمدنها
را با قتل احوازیها در پایان دوره اش درید،رضائی از موقعیت شیخکهائی که بیرق عشیره
خود را برای او بلند کردند مطلع ومیداند جایگاهی بین مردم ندارند،رضائی بخوبی می داند
که جوانان عرب قبل از آنکه غم عشیره وطایفه خود را بخورند غم همه مردم عرب را می خورند.
اما باید از وقاحت نژادپرستانه محسن رضائی پرده برداشت،این جانی که امروزه تحت
تعقیب پلیس بین الملل است،چرا وچگونه می تواند دروغ وریاکاریش را برای جوانان فلاحیه
پنهان کند،همان جوانان عربی که از تحصیل به زبان مادری محروم واین محرومیت 87 ساله
و نسلا بعد نسل که آنان واباء واجدادشان را از زندگی علمی و اقتصادی انداخته چگونه
این کلاه پوسیده رضائی را تقبل می کنند هرگز وصد هرگز،مگر همین رضائی برای شعار دادن
عزیزان تورک آذربایجان در حق تعیین سرنوشت خط ونشان نکشید؟!
ملت عرب احواز از کوهپایه زاجرس تا شط العرب لحظه ای اعدام وقتل عامها از محمره
تا احواز واز فلاحیه تا خلفیه را از نظر دور نمی کنند،مگر ممکن است دختران و پسران
تحصیلکرده فلاحیه عزیزان خود را که در زیر شکنجه شهید شده یا همکنون زیر حکم اعدام
جائرانه قرار دارندفراموش کنند.
2 hours ago · Like · محسن رضائی از کدامین انتخابات سخن می گوید مگر در 34 سال گذشته انتخاباتی بوده،مگر
حقی به حق داری رسیده،مگر محسن رضائی از خمینی و خامنه ای بهتر بوده،مگر محسن رضائی
زبانی چربتر از محمد خاتمی دارد،مگر خمینی وخامنه ای حقی را به مردم عرب داده اند تا
بقیه اش را محسن رضائی بدهد؟
شوربختی محسن رضائی و آنان که امید به محمد خاتمی بسته اند،همان هشت سال سلطه
محمد خاتمی و دارودسته اش کافی است،پرونده خاتمی همان بود که با خون جوانان عرب احواز
به احمد ی نژاد تحویل و با اعدامها همچنان ادامه دارد.اخلاصه سخن باید به محسن رضائی
گفت ……….محسن …..خودتی وسلام -7/4/2013ابو محمد المحمراوی